دختر احساسی و پسر مرررد...


عشقولانه

سخن عشق

داستان دختر احساسی و پسر مرد

دختر :هه هه هه

پسر:چرامیخندی

دختر:به تومیخندم

پسر:یادته اون روزتوخونمون افتاده بودی به پام

التماس میکردی تا کاریت نکنم و به هیشکی نگم کاراتو؟بعد الان به من میخندی؟

دختر:هه هه هه من با حرفام خرت کردم،

پسر:من خام حرفات نشدم وقتی میتونستم آبروتوببرم

یاد ناموسم افتادم فکرکردم اگه یه روزی ناموسم تو این موقعیت گیرکنه چی میشه،

دلم سوخت باهات کاری نکردم

دختر:خفه شو اسکول،همش ادعایی،

مال این صحبتا نیستی،توبی عرضه ای

پسر:آره توراست میگی من بی عرضه ام،خدافظ

1سال بعد

دختربابغض؛سلام عزیزم

پسر:سلام گلم خوبی خوشحالم کردی بعد 1سال یادی ازما کردی

دختر:عزیزم خواهش میکنم منو ببخش من درحق تو خیلی بدی کردم

پسر:توکه کاری نکردی عزیزم چی شده؟

دختر:چندروز پیش گول حرفای یه پسرو خوردم رفتم خونشون و...بعدش عکس و...منو پخش کردن همه جا

پسر:جدی میگی؟

دختر:آره،الان تومحل همه مهر فاحشه روم گذاشتن

پسر:عزیزم توباید منو ببخشی

دختر:چرامگه چیکارکردی؟

پسر:وقتی پارسال بدون دلیل ازمن جداشدی وبه من گفتی بی عرضه،

من همون لحظه ازخدا خواستم یه با عرضه نصیبت کنه....

دختراااااا به اینجورپسرا که نمیخوان با ابروتون بازی کنن نگید بی عرضه

بگید مرررررررررررد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394برچسب:,ساعت 13:47 توسط نسرین| |


قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت

پرده ی خوش امد گویی

ابزار عاشقانه وبلاگ
ابزار عاشقانه

سایه دارشدن

کد سایه دار شدن لینک ها

گرد شدن عکس

کد کج شدن تصاویر

کد هدایت به بالا

کد پازل